در ماه ژوئن، اریک هرست، استاد دانشکده کسبوکار بوث در دانشگاه شیکاگو، در سخنرانی خود برای فارغالتحصیلان و همچنین در مقالهای که بعداً نوشت، آماری ارائه کرد که نشان میداد مردان بیست تا سیساله طبقه کارگر، بهطور متوسط، هفتهای چهار ساعت کمتر کار میکنند و سه ساعت از این زمان را به بازیهای ویدئویی اختصاص میدهند. این تغییرات در مقایسه با سالهای ابتدایی هزارۀ جدید رخ دادهاند.
شیوع گسترده بازیهای ویدئویی: آفتی فرهنگی
اگر با دنیای بازیهای ویدئویی آشنا نباشید، ممکن است این اعداد برایتان تعجبآور باشد: ۱۵۵ میلیون آمریکایی بهطور منظم بازیهای ویدئویی انجام میدهند، رقمی که حتی از تعداد شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر است. این علاقه به بازیها نهتنها در کودکان و نوجوانان بلکه در تمام گروههای سنی و جنسی گسترش یافته است. بررسیهای متعدد نشان میدهند که بیش از ۴۰ درصد آمریکاییها حداقل سه ساعت در هفته بازی میکنند، ۳۴ میلیون نفر بهطور متوسط ۲۲ ساعت و ۵ میلیون نفر نیز ۴۰ ساعت در هفته را صرف بازی میکنند. بهطور متوسط، هر جوان آمریکایی تا رسیدن به ۲۱ سالگی، حدود ۱۰ هزار ساعت را صرف بازیهای ویدئویی کرده است؛ زمانی که معادل کل ساعاتی است که در مدرسه راهنمایی و دبیرستان گذرانده است.
نقش بازیهای ویدئویی در تغییر سبک زندگی
بازیهای ویدیویی چگونه توانستند در مدت چند دهه به چنان جایگاهی در فرهنگ آمریکا و جهان برسند که با ورزش، سینما و تلویزیون رقابت کنند؟ مسلماً بازیهای ویدئویی هم مانند هر سرگرمی دیگری یکجور راه فرار است، اما چه نوع راه فراری؟ از دید جمعیتشناختی، افراد ساعاتی را که از کارشان کم شده است، صرف بازیهای ویدئویی کردهاند. این تغییر ناشی از فناوری است که با خودکارسازی بسیاری از فرآیندها، نیاز به نیروی کار کممهارت را کاهش داده و نرخ اشتغال این مردان را پایین آورده است. در نتیجه، این مردان وقت آزاد بیشتری پیدا کردهاند و به جای کار، به بازیهای ویدئویی روی آوردهاند.
تاثیرات روانی و اجتماعی بازیهای ویدئویی
هرست نگران تأثیر این مسئله بر آینده این افراد است. او میگوید که فناوری، تجربه بازیکردن را بانشاطتر و جذابتر کرده و باعث شده ارزش ذهنی اوقات فراغت به نسبت ارزش ذهنی کار بیشتر شود. وی هشدار میدهد که مردانی که وقت زیادی را به بازیهای ویدئویی اختصاص میدهند، ممکن است از مهارتهای ارزشمندی که میتوانند ضمن کار فرا بگیرند، محروم شوند. این مهارتها به آنها کمک میکند تا شغل خود را در میانسالی و پیری حفظ کنند. هرست نگران افزایش بیثباتی اقتصادی، اعتیاد، و خودکشی در میان این گروه است.
خوشحالی امروز، غم فردا
اما نکتهای که شاید هرست به آن توجه کافی نکرده، این است که این مردان بیکار، فعلاً خوشحالاند. در پیمایشهایی که بهزیستی ذهنی افراد را پیگیری میکنند، مردان جوان کممهارت در سال ۲۰۱۴ بهطور متوسط احساس شادی بیشتری نسبت به مردان کممهارت در اوایل دهه ۲۰۰۰ ابراز کردهاند. این افراد در حالی شادتر از همتایان قبلی خود هستند که نرخ استخدامشان ۱۰ درصد کاهش یافته و تمایلشان به سکونت در خانه والدین بیشتر شده است. بازیهای ویدئویی برای این مردان حکم یک سرگرمی تسلیبخش را داشتهاند و به آنها چیزهایی میدادند که زندگی واقعی قادر به تأمینش نبوده است.
این خوشحالی سطحی اما، ممکن است طولانیمدت نباشد. با گذشت زمان، نبود کار و فعالیتهای معنادار میتواند به احساس بیهدفی و ناامیدی منجر شود. مردانی که اکنون اوقات فراغت خود را با بازیهای ویدئویی پر میکنند، ممکن است در آینده با چالشهای بیشتری در زمینه اشتغال و استقلال مالی مواجه شوند. افزایش زمان صرف شده برای بازیهای ویدئویی و کاهش تمایل به مشارکت در بازار کار، میتواند نشانهای از یک مشکل بزرگتر باشد که نیاز به توجه و بررسی دقیقتری دارد.
در حالی که این مردان ممکن است در حال حاضر از زندگی خود راضی باشند، این رضایت ممکن است پایدار نباشد. تحقیقات نشان میدهند که احساس رضایت و خوشحالی ناشی از بازیهای ویدئویی موقتی است و نمیتواند جایگزین نیازهای اساسی انسانی مانند ارتباط اجتماعی، احساس موفقیت و هدفمندی شود. بنابراین، اگرچه این افراد فعلاً خوشحالاند، اما در بلندمدت ممکن است با مشکلات روانی و اجتماعی جدیتری مواجه شوند.

بازیهای ویدئویی
آینده نامعلوم
هرست برای اثبات نگرانیهای خود به شواهد عینی اشاره میکند و هشدارهایش نیز فقط به طبقه زحمتکش کارگر محدود نمیشود. او به خانواده و پسر خودش استناد میکند، که اگرچه اجازه دارد روزهای تعطیل چند ساعت بازی ویدئویی کند، هرست معتقد است که اگر بازیها، جیرهبندی نشوند، حتی غذا خوردن و حمام رفتن نیز به فراموشی سپرده میشوند.
هرست با تحلیل دقیق رفتارهای اجتماعی و فردی، بر این باور است که وابستگی به تکنولوژی و بازیهای ویدئویی نه تنها بر زندگی شخصی افراد تأثیر میگذارد، بلکه میتواند اثرات مخربی بر جامعه به طور کلی داشته باشد.
او با اشاره به پژوهشهای مختلف، تاکید میکند که بسیاری از جوانان و نوجوانان امروزی به قدری درگیر بازیهای ویدئویی شدهاند که از یادگیری مهارتهای اساسی زندگی بازماندهاند. هرست نگران است که این روند در آینده منجر به کاهش تواناییهای اجتماعی و کاری نسلهای بعدی شود.
او به تجربههای شخصی خود نیز اشاره میکند، مثلاً زمانی که تلاش کرد پسرش را به فعالیتهای دیگری مثل مطالعه کتاب، ورزش یا هنر تشویق کند، اما متوجه شد که جذابیت بازیهای ویدئویی به حدی است که به سختی میتوان با آن رقابت کرد.
بازیهای ویدئویی: اعتیاد یا تفریح؟
این اعتیاد است؟ معلومه که هست. اما اعتیاد همیشه فراتر از یک مسئله شخصی است، چراکه نمایانگر وضعیت سلامت و عقلانیت کل جامعه است. بهنظر میرسد که گیمرهای کل جامعه با شور و شوق شدید، خود را تسلیم بازی های ویدئویی کردهاند، زیرا دنیای بیرون از بازیها به دنیای، عبوس تبدیل شده است. دنیایی که با پول و کار، غذا و مسکن، نژاد و آموزش، جنسیت و هنر، تعریف میشود و پر است از آزمونها و اربابها. همانطور که زندگی غلط را نمیتوان خوب زیست، بازی بد را هم نمیشود خوب بازی کرد. اما چون جایگزینی نداریم، در همین دنیای بازیها زندگی میکنیم و از کمبودهایش عذاب میکشیم.
لذت گناهآلود یا عدالت دلگرمکننده؟
در هر حال، باید گفت که در فرهنگ عمومی، بازی کردن، کمابیش حکم نوعی لذت گناهآلود را دارد. والدین ترجیح میدهند که بچههایشان بازی نکنند و گاهی حتی خود گیمرها نیز دچار عذاب وجدان میشوند. اما شاید باید ماجرا را از منظر دیگری هم دید. شاید بازیهای ویدئویی غیر از اعتیاد و خشونت، چیزهای دیگری هم داشته باشند. دنیای بازیها برخلاف دنیای واقعی، به شکل دلگرمکنندهای منصفانه است. به همان اندازه که وقت و انرژی بگذارید، پیشرفت میکنید. شاید ما بازی میکنیم، چون دنیای بیرون زشتتر است.
سوالات متداول
بازیهای ویدئویی چه تأثیری بر روی مغز و رفتار انسان دارند؟
بازی های ویدیویی میتوانند تأثیرات متنوعی بر روی مغز و رفتار داشته باشند. برخی تحقیقات نشان دادهاند که بازیهای اکشن میتوانند مهارتهای توجه و واکنش را بهبود بخشند. با این حال، بازیهای بیش از حد و عدم مدیریت زمان میتواند منجر به اعتیاد و کاهش تعاملات اجتماعی شود.
آیا بازیهای ویدئویی میتوانند به بهبود مهارتهای شناختی کمک کنند؟
بله، بسیاری از بازیها میتوانند مهارتهای شناختی مانند حل مسئله، برنامهریزی، و تصمیمگیری را بهبود بخشند. بازیهایی که نیاز به تفکر استراتژیک دارند، میتوانند مغز را به چالش بکشند و مهارتهای ذهنی را تقویت کنند.
چه راهکارهایی برای مدیریت زمان بازی وجود دارد؟
برای مدیریت زمان بازی، میتوان از تنظیم زمانبندی مشخص، استفاده از تایمرها، تعیین اولویتها و ایجاد تعادل بین بازی و دیگر فعالیتهای روزانه استفاده کرد. همچنین، تعیین اهداف و محدودیتهای واضح میتواند به کنترل زمان بازی کمک کند.
آیا بازیهای ویدئویی میتوانند جنبههای مثبت اجتماعی داشته باشند؟
بله، بسیاری از بازیها امکان بازی گروهی آنلاین را فراهم میکنند که میتواند به ایجاد ارتباطات اجتماعی و تقویت همکاری و تیمورک کمک کند. همچنین، بازی های ویدئویی میتوانند فضایی برای بیان خلاقیت و تجربههای مشترک با دوستان و خانواده فراهم کنند.
آیا همه بازیهای ویدئویی به یک اندازه اعتیادآور هستند؟
خیر، اعتیادآوری بازیها بستگی به طراحی بازی، میزان چالش، و پاداشهای درون بازی دارد. برخی بازیها با طراحی هوشمندانه و ارائه پاداشهای مکرر، احتمال بیشتری برای ایجاد اعتیاد دارند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به دلیل گیمپلی و محتوای آموزشی، کمتر اعتیادآور باشند.