بیتردید همه ما، لذت بیپایان انجام بازیهای ویدئویی را دستکم یکبار در زندگی خود تجربه کردهایم. این بازیهای جذاب و نفسگیر دارای ویژگیهای خاص و منحصربهفردی هستند که قادرند ساعتها ما را به خود مشغول سازند، بدون اینکه گذر سریع زمان را احساس کنیم یا از جریان بازی خسته شویم. این بازیهای مهیج چه خصوصیاتی دارند که میتوانند ما را اینگونه شیفته و میخکوب خود سازند؟ آیا میتوان از این ویژگیهای تأثیرگذار در زندگی روزمره بهره برد و جذابیت کارهای خود را بهاندازه بازیهای ویدئویی افزایش داد؟ در این ویدیو، به تمامی این پرسشها پاسخ خواهیم داد و راهکارهای مفید و کاربردی ارائه خواهیم کرد.
گِرج کوستیکان در تعریف بازی مینویسه:
«بازیها ساختارهایی تعاملی هستند که بازیکنان را به تلاش برای رسیدن به اهداف مجبور میکنند.»
در این تعریف، گِرج کوستیکان معتقد است که عنصر کلیدی و اصلی که بازی را از سایر فعالیتها متمایز میکند، تعامل مستقیم و پویا میان بازیکن و خود بازی است. نتایج تصمیماتی که در طول بازی میگیرید از همان ابتدای بازی بهطور دقیق و قطعی مشخص نیستند. شما ممکن است بتوانید پیشبینی کنید که تصمیماتتان چه احتمالاتی را در پی خواهند داشت، اما هیچگاه نمیتوانید با اطمینان کامل و از پیش درباره نتایج و دستاوردها مطمئن باشید، چه در بازیها و چه در زندگی واقعی. بازیکن بهواسطه بازخوردهایی که از تصمیمات و اعمال خود دریافت میکند، تأثیر میپذیرد و مسیرش تغییر میکند. همچنین، بازیها نیازمند تلاش و کوشش برای دستیابی به اهداف تعیینشده هستند؛ بازیها دارای اهداف مشخص و ازپیشتعیینشدهای میباشند و بازیکن با تلاشی که به خرج میدهد، باید وظایف خود را به سرانجام برساند. با این توضیحات، آیا احساس نمیکنید که بازی چقدر به زندگی واقعی شباهت دارد؟
اما برسیم به این سوال اصلی
آیا میتوانیم از ویژگی ها جذاب بازی های ویدئویی درزندگی روزمره هم استفاده کنیم ؟
در مقدمه این سوال باید گفت که بازی های ویدئویی ۳ ویژگی اصلی برای ایجاد دنباله دوپامین (Dopamine Trail) دارند که میتوان آنها را در زندگی روزمره نیز پیاده کرد.
پادکست ۳ روش قطعی جهت افزایش بهره وری
۱.پیشرفت محسوس
اهداف بهعنوان نخستین و یکی از مهمترین ویژگیهای بازیهای ویدئویی از اهمیت بسزایی برخوردارند؛ چرا که پیشرفت ملموس و قابل مشاهده را به نمایش میگذارند. بازیها از طریق یک نوار پیشرفت (Progress Bar)، بهطور شفاف و واضح نشان میدهند که شما در حال پیشرفت هستید و تلاشهایتان بیثمر نبودهاند. با اینحال، بازیها هرگز به شما نمیگویند که از ۱۰۰ درصد بازی تنها ۰.۷ درصد پیشرفت کردهاید، چرا که این اطلاعات میتواند انگیزه شما را کاهش دهد. بهجای آن، بازی به شما اطلاع میدهد که مثلاً ۷۰ درصد در مرحله دوم پیشرفت داشتهاید، که این پیشرفت محسوس، انگیزه لازم برای ادامه مسیر را به شما القا میکند. این عمل همچنین باعث میشود که شما قبل از ترک بازی، اندکی بیشتر تلاش کنید تا به مرحله بعدی برسید.
اما نکته قابل توجه اینجاست که معمولاً چندین نوار پیشرفت مهارتی بهصورت همزمان در حال پر شدن هستند و به شما نشان میدهند که در چه سطحی از هر مهارت قرار دارید. بهعنوان مثال، وقتی به مرحله سوم بازی میرسید، یک مهارت جدید کسب میکنید و همزمان میزان پیشرفت سایر مهارتهایی که در مراحل بعدی بهدست خواهید آورد نیز به شما نمایش داده میشود. بدینترتیب، شما آگاه میشوید که همواره در حال اتمام کاری هستید و این احساس ادامهدار، شما را وادار به بازی کردن بیشتر و بیشتر میکند.
با اینوجود، در زندگی واقعی اندازهگیری پیشرفت به این وضوح نیست و این وظیفه برعهده خودتان است که پیشرفتهایتان را برای خودتان شفاف و محسوس کنید. یکی از بهترین راهها برای انجام این کار، دنبال کردن فعالیتهای روزانهتان است. تلاش کنید هر روز تمامی کارهایی که انجام دادهاید و شما را به اهدافتان نزدیکتر کردهاند را یادداشت کنید و بدینوسیله پیشرفت خود را بهطور ملموس مشاهده کنید.
ویدیو زندگی را به بازی ویدئویی تبدیل کنید
۲.سیستم پاداش دهی
بهطور خلاصه، بازیها همواره برای تلاشهایتان پاداشهایی ارزشمند در نظر میگیرند. هر زمان که شما به مرحله خاصی از بازی میرسید یا تلاشی جدی میکنید، معمولاً جایزهای بهعنوان قدردانی دریافت میکنید. این جوایز بهعنوان انگیزهای قوی عمل میکنند که شما را ترغیب به تکمیل مراحل و پیشروی در بازی میکنند. اگر فرضاً پس از کشتن یک اژدهای بزرگ، هیچ جایزهای دریافت نکنید، آیا واقعاً انگیزهای برای انجام این کار دارید؟ به احتمال زیاد خیر. اما زمانی که بدانید جایزهای وجود دارد، تلاش خود را ادامه میدهید و وظایف را با جدیت بیشتری به پایان میرسانید.
در زندگی واقعی نیز، پاداشها یکی از قویترین ابزارهای انگیزشی بهشمار میآیند. هرگاه انتظار دریافت جایزهای داشته باشید، مغز شما میزان زیادی از هورمون دوپامین ترشح میکند که این امر باعث میشود تمایل بیشتری برای انجام کار داشته باشید. شما در ناخودآگاه خود میدانید که پس از به اتمام رساندن یک کار مهم، مانند درس خواندن یا انجام یک پروژه، میتوانید از جایزهای به انتخاب خود بهرهمند شوید.
با این حال، باید توجه داشته باشید که در بازیهای ویدئویی، جایزههای شما همیشه با پاداشهای دیگری نیز همراه هستند. بهعنوان مثال، وقتی یک دشمن قدرتمند را شکست میدهید، ممکن است یک شمشیر قویتر بهعنوان جایزه دریافت کنید که به شما امکان میدهد در آینده دشمنان بزرگتر و سختتر را با سهولت بیشتری شکست دهید. اساساً، جوایزی که دریافت میکنید، روند بازی را آسانتر و پیشروی در آن را لذتبخشتر میکند. این مسئله چیزی است که بسیاری از ما در زندگی واقعی خود آن را بهدرستی درک نمیکنیم.

افزایش بهره وری
۳.تنوع
بازیهای خوب همواره در خود چیزی جدید، جذاب و هیجانانگیز برای ارائه دارند. این نوآوری میتواند شامل باز شدن بخشهای تازهای از بازی، رویارویی با دشمنان متفاوت و چالشبرانگیز یا حتی دستیابی به ابزارهای جدید و پیشرفته باشد. ذهن انسان بهطور طبیعی عاشق تنوع و تغییرات است، و تا زمانی که یک فعالیت مملو از نوآوری و تازگی باشد، برای ما جذاب و رضایتبخش خواهد بود. حال تصور کنید که بهجای تجربه کردن این تغییرات تازه، مجبور شوید یک مرحله را بارها و بارها تکرار کنید. چنین فعالیتی نه تنها برای بسیاری از ما سرگرمکننده نخواهد بود، بلکه ما را بهسرعت خسته کرده و از ادامه دادن باز میدارد. بنابراین، اگر قصد داریم فعالیتی را در بلندمدت دنبال کنیم، افزودن بخشهای جدید و چالشهای تازه به آن میتواند به حفظ انگیزه و شور ادامهدادن کمک شایانی کند.
حال اگر شاغل هستید، به نخستین روز کاری خود فکر کنید. احتمالاً آن روز کارتان جذاب و هیجانانگیز بهنظر میرسید و هیچ احساس کسلکنندگی نداشتید. شما در محیط کار با افراد جدید ملاقات کردید و چیزهای زیادی یاد گرفتید. اما پس از گذشت یک سال و با از بین رفتن تازگی و هیجان کار، احتمالاً فعالیتهای روزمرهتان کسلکننده و یکنواخت شدهاند. علت این مسئله این است که کار شما به یک روال عادی و قابل پیشبینی تبدیل شده و دیگر هیچ تازگی یا چالشی برای تجربه وجود ندارد. این وضعیت مانند این است که یک مرحله از بازی را بهمدت هشت ساعت در روز و شش روز در هفته تکرار کنید. در چنین شرایطی، انگیزهای برای ادامه وجود نخواهد داشت، زیرا همه چیز برای شما از پیش مشخص و قابل پیشبینی شده است.
بازیهای ویدئویی همیشه بهعنوان سرگرمی شناخته میشوند، اما چگونه میتوانیم از مفاهیم آنها برای بهبود بهرهوری در زندگی روزمره استفاده کنیم؟ در ادامه، سه روش قطعی و کاربردی برای تبدیل زندگی به یک بازی ویدئویی و افزایش بهرهوری آورده شده است. برای خریدهای درون برنامهای بازیهای ویدیویی میتوانید به سایت موجوجم مراجعه کنید.

۳ روش قطعی جهت افزایش بهره وری
سوالات متداول
چگونه میتوانیم هدفگذاری در زندگی را شبیه به بازیهای ویدئویی کنیم؟
در بازیهای ویدئویی، هدفگذاری به طور معمول با تعیین مأموریتها و چالشهای مختلف همراه است. برای شبیهسازی این روش در زندگی، میتوانید:
- تعریف اهداف مشخص: مانند یک بازی، اهداف خود را با جزئیات دقیق تعیین کنید. مثلاً در سه ماه آینده، ۵ کتاب در زمینه توسعه فردی بخوانم.
- تقسیم به مراحل کوچک: به جای تمرکز بر هدف بزرگ، آن را به مأموریتها و مراحل کوچکتر تقسیم کنید. هر مرحله را به عنوان یک سطح جدید در بازی در نظر بگیرید.
- استفاده از پاداشها: برای هر موفقیت کوچک، خودتان را با پاداشهایی مثل یک بازیابی لذتبخش یا خرید یک چیز کوچک تشویق کنید.
چگونه میتوانیم مدیریت زمان خود را شبیه به مدیریت منابع در بازیهای ویدئویی کنیم؟
مدیریت منابع در بازیهای ویدئویی معمولاً شامل تخصیص زمان، انرژی و تجهیزات است. برای بهرهوری بیشتر در زندگی، میتوانید:
- برنامهریزی بر اساس اولویتها: مثل بازی، منابع وقت خود را بر اساس اولویتهای واقعی تقسیم کنید. از ابزارهایی مانند تقویم یا اپلیکیشنهای مدیریت زمان استفاده کنید.
- تعیین محدودیتهای زمانی: به هر فعالیت یک زمان مشخص اختصاص دهید و سعی کنید این زمانها را رعایت کنید، مشابه مدیریت منابع محدود در یک بازی.
- بازبینی و بهبود: به طور منظم عملکرد خود را بررسی کنید و استراتژیها را بر اساس نتایج بهینهسازی کنید، درست مانند بهبود تجهیزات در طول یک بازی.